رفیق بی رفیق
خیلی تنهاست! خیلی بی رفیق! حتی بیشتر از ما بیشتر از وقتهایی که ما احساس بی رفیقی و تنهایی می کنیم. رفیق همه است! دوست همه! مونس هر بنی بشر نزدیکتر از هر چه که...
رحمت و غضب، خوف و رجا
هر چه کردم، از تو بخشش دیدم! رحمت، نیکی، ستر و عفو، بخشایش و کرامت، رحمانیت و رحیمیت…. هرچه بدم، هرچه بد کردم، به اندازه اش از تو خوبی و نیکی دیدم! اگر هم سختی...
دیوار
دیوارها سرد و سنگین و من تنها در غیاب هرچه باید بودها و پروانه در آن سوی حصار خستگی ها و من تنها در خیال رد پرواز قناری ها چه خامم من چه خام قناری...
درباره مادر
مادر! چه کلمه سهل و ممتنعی. چه کلمه مقدسی و چه مفهوم زیبایی! جالب است که زبانهای مختلف برای مفهوم مادر کلماتی در همین حدود دارند. ماذر – مامان – مام – ام و… برای...
خش خش جاروی آن پیرمردی که سه بچه دارد!
وقتی ساعت ۵/۱۲ شبه و با خیال راحت نشستی کنار پنجره و غرق در خیالات خودت هستی و همینجوری نسبت به یک چیزهایی هم خوشحالی… یکدفعه صدای جاروی مامور شهرداری، رفتگر یا همون سوپور خودمون...
خدا می بارد …
گاهی ما کویریم و خدا باران، خدا بر ما می بارد، یکریز و بی امان، اما کویر خشک است. اما کویر، سخت؛ اما کویر، سفت؛ بارش خدا بر آن فرو نمی رود. انبوه می شود...
جز تو …
خدای من! جز تو که را دارم! چقدر باید زمان بگذرد! چه باید بر سرمان آید! چقدر باید به خود آییم! تا بفهمیم جز تو کسی را نداریم. خدای من! چقدر سخت است فهمیدن...
جذبه تو مرا کشت!
خدایا! جذبه تومرا کشت ولی نورت را ندیدم. خدایا! با ((الهی العفو)) گفتن تنم می لرزد و روحم می رود، حال فریاد می زنم ولی بازهم نمی توانم، پس لال می شوم. خدایا! توجه به...