سید علی ناظم زاده – مشاور و پژوهشگر مدیریت کسب و کار

 

فکر کنید که در یک جنگل هستیم که دورتادورش باز است و تحت فشار باد و طوفان قرار گرفته، در این جنگل طوفانی با چند نوع درخت مواجهیم:

نوع اول، برخی درخت ها که خیلی ضعیف و شکننده هستند و با اولین باد و طوفان می شکنند و خشک می شوند؛

نوع دوم، برخی درخت های قدیمی و مقاوم هستند که تا حد توان در مقابل باد می ایستند و ریشه شان قوی است، ممکن است با باد و طوفان، برخی شاخ و برگشان بشکند اما به خاطر ریشه و قدمتشان، ادامه حیات می دهند؛

و نوع سوم برخی دیگر از درخت ها هستند که شاید خیلی هم قدیمی و ریشه دار نیستند، اما در قبال باد و طوفان، به این سو و آن سو می روند و خود را خم میکنند و حتی صداهایی از تنه شان بیرون می آید، این درختها بعد از طوفان، قوی تر از قبل هستند و می توانند با پادشکنندگی، مقاومت خوبی از خود نشان دهند.

این مثال خلاصه داستان ماست که چگونه می توانیم سازمان ها و کسب و کارهایی داشته باشیم مثل درخت های نوع سوم، که نسبت به ضربه ها  پادشکننده هستند و بعد از بحران ها، حتی بهتر و موفق تر از قبل ادامه حیات می دهند؟

 

چرا پادشکنندگی مهم است؟

در طول سالهای گذشته و با تغییر نسلها و پیشرفت تکنولوژی، در سراسر دنیا، اکثر قریب به اتفاق کسب و کارها و سازمانها و تولیدی ها و شرکت ها با تهدیدها و مسائل و بحران های مختلفی روبرو بوده اند. از مشکلات جذب و نگهداشت منابع انسانی گرفته تا بحران کرونا، از نفوذ بالای تکنولوژی گرفته تا رواج هوش مصنوعی، از ایجاد هایپرها و فروشگاه های بزرگ گرفته تا تغییر فرهنگ مردم در خرید روزمره! این پدیده های جهانی را بگذارید در کنار مشکلاتی که ما در ایران با آنها مواجه هستیم، رکود و تورم و رکود تورمی و تحریم و…؛

لذا یک کسب و کار یا سازمان در جهان امروز با تهدیدها و ضربه‌های متفاوتی روبرو است که اگر خوب آنها را نشناسد و نتواند مدیریت کند، بی شک در کوتاه مدت یا میان مدت، افول خواهد کرد و شکست خواهد خورد. شیوه‌های سازماندهی، مدیریت و جذب و نگهداشت منابع انسانی، جذب مشتری، تبلیغات و برندینگ، پیشی گرفتن از رقبا و فروش و مارکتینگ دیگر با شیوه‌های قدیمی (حتی مدلهای 20-30 سال گذشته) در جهان امروز جواب نمی دهد و یک سازمان و مدیران آن دائما با تهدیدها و مسائل و ضربه های متعددی از ناحیه هایی مختلفی در سازمان شان روبرو هستند که اگر برای آنها فکری نکنند، مجموعه شان از تعدد این ضربه ها فروخواهد پاشید.

پس پاد شکنندگی موضوع مهم و حیاتی برای هر مدیر و سازمانی است که لازم است به آن توجه ویژه داشته باشد و ما در این مقال به این موضوع می پردازیم که برای ضد ضربه بودن و پادشکنندگی در شرایط امروز چه باید کرد؟

 

آیا ضربه خوردن الزاما بد است؟

نکته مهمی که باید به آن توجه کنیم این است که اولا هر سازمانی در شرایط حاضر در معرض ضربه‌ها و تهدیدها و مسائل و مشکلات و بحران های مختلفی است و از بحران و تهدید نمی تواند فرار کند و ثانیا الزاما ضربه خوردن و ضربه پذیری، اتفاق بدی نیست و این موهبتی است که می تواند سازمان ما و خود ما را قوی تر و محکم تر کند و در واقع، یکی از الزامات ضد ضربه شدن، ضربه پذیری اولیه است! ضرب المثل را معروفی شنیده ایم که می گوید: “آنچه مرا نکشد، مرا قوی تر خواهد کرد!” و با این نگاه است که ما می توانیم از این ضربه ها به عنوان توفیقی اجباری جهت قوی تر شدن و موفق تر شدن نگاه کنیم.

 

پادشکنندگی یعنی چه؟

برای تعریف ضد ضربه بود و پادشکنندگی به مثال اول همین نوشته مراجعه کنیم: درخت ها و عکس العمل آنها در قبل طوفان!

1 – درخت‌های نوع اول که شکننده هستند و با اولین باد و طوفان می‌شکنند، نماد سازمان‌هایی نوپا و تازه کار هستند که پشتوانه ای ندارند و بدون برنامه و استراتژی آغاز فعالیت کرده اند! برای اینها ضربات اول و بحران های اولیه، مساوی است با افول و و نابود شدن! این نوع سازمان ها که ممکن است با پشتوانه مالی و برنامه ریزی و استراتژی هم آغاز به کار کرده باشند، چون آینده نگری ندارند، سناریوهای مختلف را بررسی نمی‌کنند، منعطف نیستند و نمی‌خواهند تغییر کنند، پادشکنندگی لازم را هم ندارند و فقط باید شانس بیاورند که در طوفان ها و بادها و ضربات، جای امنی پیدا کنند یا با پشتوانه های مالی فراوان، از مهلکه بگریزند!

دو نکته در این زمینه وجود دارد: اولا این سازمانها نه ضربه پذیرند و نه ضد ضربه بلکه آسیب پذیر هستند! ثانیا این سازمانها الزاما خیلی نوپا و استارت آپ و جوان و کوچک هم نیستند بلکه ممکن است سازمان های عریض و طویل و بزرگی باشند که آن پادشکنندگی لازم را نتوانسته اند ایجاد کنند.

2 – درخت‌های نوع دوم، درخت‌های قدیمی و مقاومی که در مقابل باد می ایستند و ریشه‌شان قوی است، نماد سازمان‌های بزرگ و با سابقه و با پشتوانه (مثلا در ایران هلدینگ ها و سازمانهای خصولتی و دولتی و خصوصی بزرگ) هستند که همواره با استراتژی و برنامه‌ریزی از ضربه‌ها و طوفان‌های اقتصادی و سیاسی، جان سالم به در می برند. اینها خیلی منعطف نیستند، موج‌ها و بحران ها را می‌بینند، از آنها ضربه می‌خورند و آسیب می‌بینند اما به خاطر قدمت و سابقه و ریشه و سازماندهی و پشتوانه مالی و…، با پذیرش ضربه ها، به مرور تغییر می کنند و بحران را به عبارتی رد می کنند. این سازمانها ضد ضربه و پادشکننده نیستند، بلکه ضربه پذیر هستند و می توانند ضربه ها را تحمل کنند.

3  – نوع سوم، درخت های ضدضربه که احتمالا خیلی هم قدیمی و ریشه‌دار نیستند، اما در قبال باد و طوفان، به این سو و آن سو می روند و خود را خم میکنند و توانسته‌اند با پادشکنندگی، مقاومت خوبی نشان دهند؛ این درخت ها نماد سازمان‌های ضدضربه و پادشکننده هستند که بحران ها را دریافت می کنند، آنها را درک می کنند و در قبال آنها به صورت ژله ای و منعطف عمل می کنند و بعد از بحران حتی قوی تر از قبل و دیگران ادامه حیات می دهند (مثل سازمان هایی که بعد از بحران کرونا رو به فضای مجازی و فروش آنلاین آوردند و حتی بهتر از قبل به فعالیت خود ادامه دادند).

برای شناخت بهتر پادشکنندگی از همین مثال بالا می توانیم استفاده کنیم و متوجه شویم که ضد ضربه بودن یعنی هم ضربه را پذیرفتن، هم ضربه را شناختن و هم عکس العمل مناسب در قبال ضربه نشان دادن! با همین مثال درخت و طوفان می توانیم سازمان و کسب و کار خودمان را به خوبی تحلیل کنیم.

نکته اینجاست که جهان آینده ما بیش از پیش غیرقابل پیش بینی شده است؛ چه در عرصه جهانی فعالیت کنیم هر روز ممکن است بحرانی همانند یا حتی فراتر از کووید 19، دنیا را دستخوش تغییر کند یا رشد تکنولوژی و هوش مصنوعی، سازمان‌های قدیمی را با بحران مواجه سازد و یا این که بروز و ظهور نسل زد و نسل‌های بعد از آن به سازمان های قدیمی، ضربه وارد سازد!

در ایران ما نیز موقعیت سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و مشکلات و مسائل مختلف ناشی از تحریم ها و مدیریت نادرست، همواره کشور را دچار بحران های مختلف کرده است و چه ما بخواهیم و چه نخواهیم، سازمان و کسب و کارمان با ضربه ها و بحران ها و تهدیدهای متفاوت و متنوعی مواجه خواهد بود؛ حال سوال اینجاست که چگونه می توان سازمانی ضد ضربه ایجاد کرد که بتواند در قبال هر بحرانی خودش را زنده نگه دارد و حتی با پادشکنندگی بتواند قوی تر از قبل ادامه حیات دهد. من در این بخش با استفاده از آموزه های “گرام کدرینگتون” از آینده پژوهان مطرح دنیا که در همایش تحولات تکنولوژیک و آینده سازمانها سخنرانی کرد، مطالبی را اشاره می نمایم.

 

ویژگی های سازمان های ضد ضربه

1 – یک سازمان ضد ضربه، آینده پژوه است و روندها و تغییرات دنیا را قبل از آن که اتفاق بیفتد، بررسی می کند. این سازمان  به علایم و تغییرات در دنیا توجه می کند، سناریوهای مختلف را از خوش بینانه ترین حالت تا بدبینانه ترین حالت بررسی می نماید و رشد تکنولوژی را می بیند و برای استفاده از آن فکر می کند. مدیران این سازمانها می دانند که آینده یک امر بی ثبات و غیرقطعی است و پیش بینی آن سخت است اما آماده آینده هستند و با شناخت روندها برای دستیابی به آینده بهتر برنامه ریزی می کنند.

2 – در سازمان ضد ضربه فقط مدیر، آینده پژوه نیست. بلکه کل سازمان و کل تیم به آینده توجه می کند. همه اجزای تیم باید بدانند که هر روز ممکن است کسب و کارشان و شیوه عملکردشان و رقبایشان و فرهنگ استفاده از خدماتشان دستخوش تغییر شود لذا غیر از مدیر و رهبر مجموعه، کل تیم هم برای آینده برنامه دارد و می داند که باید نگاهش به آینده و تغییرات آن باشد.

3 – در این سازمان ها، رهبر به جای رییس بودن و دستور دادن، دعوت کننده است و از تیم و افراد متخصص و آینده نگر دعوت می کند که در سازمان حضور داشته باشند و ایده دهند. رهبر در این سازمان ها کارها را تسهیل می کند، زیاد کنترل و نظارت نمی کند و با فشار به اندازه به سازمان، تیمی را می سازد که همه آمادگی تغییر و مقابله با ضربه ها را داشته باشند.

4 – در این سازمان‌ها خلاقیت و نوآوری و چابکی خیلی مهم است، بوروکراسی اداری و کاغذبازی های دست و پاگیر دیگر کابردی ندارد. حتی در ادبیات جدید مدیریت، برخی دانشمندان جدید از مذمت بهره وری (به معنای روتین آن) می گویند و معتقدند نباید حداکثر استفاده از منابع انسانی برده شود تا جایی که رمقی برای نیروها نماند و آنها نتوانند فکر کنند و نوآوری و خلاقیت داشته باشند.

5 – در سازمان های ضد ضربه باید، دائما تغییر و اصلاح و کنار گذاشتن ایده‌های قبلی مد نظر قرار گیرد. دیگر امروزه در سازمانهای جدید و ضد ضربه، به یادگیری و آموزش موضوعات قدیمی توجهی نمی‌شود. در این رویکرد، دیگر سازمان یادگیرنده، کاربردی نیست بلکه در این نگاه، سازمان باید خلاق و چابک و اهل تغییر باشد. سازمان ضد ضربه آماده تغییر و بی نظمی است و با هر تغییری باید تغییر کند. دیگر چشم اندازهای چندین ساله و استراتژی های بلند مدت فایده ندارد و باید به روز بود و متغیر و آماده برای هر نوع اصلاح.

6 – این سازمانها همواره پذیرای جدیدترین ابزار و تکنولوژی ها هستند. آنها سعی می کنند از دنیای خود جلو باشند، مقابل تکنولوژی و ابزار جدید، مخالفت و گاردی ندارند و می دانند که برای آینده بهتر باید از ابزار جدید و مثلا هوش مصنوعی نیز بهره مند شوند نه این که جلوی آن مقاومت کنند!

7 – سازمان ضد ضربه و مدیرش باید ریسک پذیر، جسور و جرات مند باشند. در این سازمانها باید نترسید، باید عمل کرد و باید برای هر آزمایشی حتی احمقانه آماده بود. در این سازمانها، طوفان های فکری، اتاق فکر، استفاده از مشاوره های مختلف و ریسک پذیری در حد اعلای آن است. آنها فکر می کنند، ایده می دهند، اجرا می کنند، شاید موفق شدند که در این صورت خیلی پیروز خواهند شد، یا شکست می خورند که این شکست را تجربه ای برای برنامه ها و افکار بعدی خودشان و پله ای برای موفقیت می پندارند.

به هر حال در جهان امروز که همواره دستخوش تغییر است و سرعت تغییرات از سرعت سازمانها بیشتر شده، سازمان ها و کسب و کارهایی موفق هستند که بتوانند با شناخت آینده، درک آینده، پذیرش روندهای تغییر و با ریسک پذیری به اندازه، تیمی آینده نگر و پویا ایجاد کنند که در قبال هر تغییر و ضربه و بحرانی ایستایی لازم را داشته باشند و به جای غرق شدن در موج ها، موج سواری کند و بتواند با پادشکنندگی لازم، همواره به سمت توسعه و تعالی حرکت کند.