نویسنده: سید مهدی شجاعی

پادشاهى به نام “ممول” كه ٢٥ پسر داشت، در”غربستان” مى خواست بجاى مدلهاى قديمى انتخاب جايگزين وحكومت موروثى، به شكلى جديد، راى اكثريت را حاكم كند. لذا وصيت كرد مردم بين ٢٥ پسر او انتخاب كنند كه كدام يك پادشاه شود.

اين سرآغاز داستان “دموكراسى يا دموقراضه” اثر سيدمهدى شجاعى است كه با اينكه در سال ١٣٨٧ منتشر شده، اما هنوز هم بسيار خواندنى وجذاب است. اين كتاب نگاهى نقادانه به سياست و فرهنگ و اجتماع ايرانى و شايد جهانى دارد و با زبانى داستانى وطنز اين مسائل را به دقت واكاوى كرده است.در اين داستان مى خوانيم:

بعداز مرگ شاه قرار بود كه هر ٢ سال يكبار انتخابات تكرار شود؛ در انتخابات اول، برادر اول انتخاب شد كه از يكسو از قدرت گرفتن ديگر برادران مى هراسيد و از ديگر سو مى خواست لااقل در اين ٢ سال توشه خوبى بردارد. پس به شكلى عمل كرد كه هم برادرانش و هم عامه مردم از او ناراضى بودند و بعد از ٢ سال، شانسى براى انتخاب نداشت؛ ليكن مردم در دوراهى بودند از يكطرف نا اميد از رأیى كه داده بودند و نتيجه اش را مى ديدند از ديگر سو نگران بودند كه اگر راى ندهند دوباره همين برادر بزرگتر راى بياورد!

بهرحال در انتخابات دوم، برادر ديگر با راى مردم اما با شور و حرارتى كمتر از دوره اول راى آورد. و اين داستان ادامه پيدا كرد و همه برادران به نوبت راى اوردند و خوردند و بردند تا نوبت رسيد به برادر بيست و پنجم كه از قضا عقب مانده ذهنى جسمى بود! و داستان كتاب از اينجا شروع مى شود كه حاكم مردم فردى منگل والبته حق به جانب مى شود كه اتفاقا با راى مردم انتخاب شده است!

اسم او دموقراضه بود و مرامش اين بود كه افراد شبيه خودش را به كار گمارد و منصب هاى لشگرى و كشورى به عقب افتادگان رسيد و او به سرعت به ظلم و تعدى پرداخت و شعارش اين بود كه مردم عادت مى كنند!

مرام و عملكرد دموقراضه از زبان شيرين نويسنده اينها بود:

  • گروهى به نام روشنگران ايجاد شد كه از ظلم شاهان قبلى بگويند.
  • نديدن و نفهميدن، معادل كمال است؛
  • اطاعت از شاه، اطاعت از خداست،
  • دزدى كار زشتى است مگر براى اهداف متعالى،
  • در روز روشن و با اعتماد به نفس دزدى كنيد،
  • ويرانى مقدمه آبادانى است،
  • دشمن چيز مفيدى است، اگر كم اورديد خودتان بسازيد؛
  • مردم گوسفند اند و شاه، چوپان، به گوسفند عزت نگذاريد و غذايش را تقديمش نكنيد بلكه جلويش بريزيد،
  • بي سوادان و جاهلان را تقديركنيد و به آنها منصب دهيد و نگذاريد خواص سربرآورند،
  • مردم را گرسنه نگه داريد تابه شما احترام بگذارند و…

داستان به مرحله جنگ مى رسد وحكومت پادشاه جديد و شيوه حكمرانى بدتر ازشاه قبلى كه مى توانيد دراين كتاب مطالعه فرماييد.

 

 

 خرید و دانلود کتاب دموکراسی یا دموقراضه