یک مدیر کسب و کار یا مدیر روابط عمومی و یا مشاور تبلیغاتی در طول مدت انجام برنامه های تبلیغاتی، باید در زمینه های مختلفی نظارت کند:

  • نظارت بر قراردادهای تبلیغاتی؛
  • نظارت بر اجرای تبلیغات محیطی و رسانه ای؛
  • نظارت بر اجرای طراحی ها؛
  • نظارت بر متون از لحاظ املایی، تایپی، ویرایشی،گویشی و نگارشی؛
  • نظارت بر کیفیت ارائه شده در طرح ها و اجراها؛
  • نظارت بر نیروهای فروش؛
  • ارتباط دائم با مشتریان؛
  • شنیدن صدای مخاطب؛
  • بازخوردگیری از مخاطبان؛
  • اصلاح معایب و اشکالات اجرایی؛
  • و از همه مهم تر ارزیابی اثربخشی و ثمربخشی تبلیغات؛

به هر دلیل ممکن است که تبلیغات، طراحی، برنامه زمان بندی، رسانه هایی که انتخاب کرده اید و پیام هایی که ارائه داده اید به خوبی دیده نشود، اثر مورد انتظار را برجای نگذارند و آن بازخورد مناسب را ایجاد نکنند؛ در اینجاست که ارزیابی اثربخشی و ثمربخشی تبلیغات و نظارت بر امور تبلیغاتی و اطلاع رسانی اهمیت خود را پیدا می کند.

خیلی اوقات ما از این مهم غافل هستیم و بدون این که ارزیابی دقیق و علمی داشته باشیم، تبلیغات انجام شده و کمپین خود را  مورد نتیجه گیری قرار می دهیم و می گوییم تبلیغاتی که انجام دادیم موفق بود و یا بازخوردی که توقع داشتیم را ایجاد نکرد!

بسیاری اوقات پیش آمده که از صاحب کسب و کاری پرسیده ام، تبلیغی که در آگهی نامه کردید یا بیلبوردی که زدید یا پیامکی که ارسال کردید، برایتان چقدر بازخورد داشته است؟ و متأسفانه اکثراً با پاسخ های غیرعلمی و غیرواقع بینانه مواجه شده ام.

مثلاً می گویند: اصلا بازخورد نداشت؛ یک تماس یا یک مراجعه هم نداشتیم!

یا می گویند: نمی دانم چقدر بازخورد داشته است!

یا می گویند خیلی جواب گرفتیم از وقتی تبلیغات کردیم، فروشمان بیشتر شده است البته نمی دانیم به خاطر تبلیغات بوده یا نه!

 

 

اهمیت ارزیابی علمی از تبلیغاتی که انجام داده ایم چیست؟

  • ارزیابی علمی مشخص می کند تا چه میزان تبلیغات ما دیده شده است؟
  • تبلیغات چقدر اثرگذاری روحی، روانی و رفتاری در مشتری داشته است؟
  • از اشتباهات پر هزینه بعدی جلوگیری می کند.
  • برنامه ریزی آینده را مشخص می نماید.
  • اگر تبلیغات نیاز به تغییر دارد، زودتر این تغییرات و اصلاحات انجام شود.
  • موجب شناخت اشکالات و مزایای کمپین و ارزیابی کامل آن می شود.
  • راهنمای ما برای راه اندازی کمپین های بعدی است.

 

برای دستیابی به پاسخ سوالات فوق، دو برنامه مهم زیر لازم الاجرا می باشند:

۱ – نظارت بر اثربخشی (Effectiveness)  تبلیغات

۲  – بررسی و نظارت بر ثمر بخشی(Efficiency)  تبلیغات

۱ – نظارت بر اثربخشی (Effectiveness)  تبلیغات یعنی:

  • میزان تغیـــیر رفــتار و تأثیرگذاری بر ذهن مخاطب چقدر بوده است؟
  • میزان دستیابی به اهداف از لحاظ کیفی چه اندازه است؟
  • تا چه اندازه توانسته ایم در ذهن و روح مشتری رسوخ کنیم؟
  • تا چه حد، هنگام انتخاب محصول، ما را به عنوان یک تأمین کننده می شناسند؟
  • تا چه میزان تغییرات روحی مناسب و تبدیل نگرش منفی به مثبت مخاطب داشته ایم؟
  • اثر بخشی روانی تبلیغات به چه میزان بوده است و آیا توانسته ایم به نیازها، انگیزه ها و تغییرات روانی برای خرید در مشتری مان نائل شویم؟
  • اثر بخشی جسمی تبلیغات چقدر بوده و عکس العمل جسمی و فیزیکی در مخاطب و رضایت او از کیفیت و عملکرد ما چگونه است؟
  • و همچنین اثر بخشی رفتاری تبلیغات چگونه بوده است و آیا توانسته ایم تغییر رفتار در مصرف کننده و تمایل به خرید را ایجاد کنیم؟

 

 

 

۲ – بررسی و نظارت بر ثمر بخشی(Efficiency)  تبلیغات یعنی:

  • تبلیغات ما چه میزان آثار تجاری داشته است؟
  • میزان افزایش فروش بعد از انجام تبلیغات چقدر است؟
  • میزان رسیدن به اهداف از لحاظ کمی تا چه اندازه است؟
  • چقدر از افزایش فروش به واسطه تبلیغات بوده است؟
  • آیا همان کالا یا محصولی که در تبلیغات هدف گذاری کرده ایم را فروخته ایم و هدفگذاری مان صحیح بوده است؟

 

نمونه ای از سوالات جهت سنجش اثربخشی و ثمربخشی تبلیغات:

برای بررسی اثربخشی و ثمربخشی، اصول علمی و تکنیک های آماری وجود دارد که می تواند به صورت حرفه ای یا آماتور مورد استفاده محققان یا مدیران قرار گیرد، اما در این مجال  به روش هایی همچون انجام نظرسنجی های تلفنی، پیامکی، حضوری و یا انجام نظرخواهی وتکمیل پرسشنامه های مکتوب اشاره می کنم که می توان با اجرای صحیح آنها به پاسخ سوالات زیر رسید:

  • آیا پیام های ما و رسانه های تبلیغاتی که استفاده می کنیم، دیده شده است؟
  • آیا پیام ما به خوبی منتقل شده است؟
  • تبلیغات ما چند بار دیده شده است؟ در کجاها؟ چه زمان هایی؟
  • آیا قضاوت مخاطب نسبت به ما تغییر کرده است؟ بهتر شده یا بدتر؟
  • آیا مشتریان برای ما نسبت به رقبا تمایزی قائل می شوند؟
  • میزان فروش ما بعد از تبلیغات چقدر بیشتر شده است؟ دقیقا چه مقدار؟ چه کالا یا خدماتی بیشتر فروخته شده است؟
  • آیا ربط منطقی و آماری میان تبلیغات و افزایش فروش در زمان انجام تبلیغات وجود دارد؟
  • چند نفر مراجعه بیشتر در بازه زمانی مد نظر داشته ایم؟
  • افرادی که بعد از تبلیغات از ما خرید کرده اند، چقدر از محصول راضی هستند؟
  • آیا مشتریان حاضر هستند ما را به دیگران نیز معرفی نمایند؟

و سوالاتی از این دست که می تواند تا حدودی به سنجش دقیق و علمی اثربخشی و ثمر بخشی تبلیغات پاسخ دهند.

با بهره گیری از کتاب ((طبلیقات هزینه است)) نوشته سید علی ناظم زاده