۱. *قرار دادن پول به‌عنوان هدف اصلی*
هدف کارآفرینان بزرگ، خلق ارزش، رشد، موفقیت، حل مشکل و رسیدن به رویاهاست. اگر هدف اصلی شما فقط ثروت و کسب درآمد باشد، نه موفق می‌شوید و نه به ثروت واقعی دست خواهید یافت.

۲. *بی‌توجهی به ایده و آزمون آن*
نیازسنجی، داشتن ایده مناسب و تست کردن آن برای رسیدن به موفقیت اهمیت دارد! احساسات معیار قابل اعتمادی برای شروع نیستند و اگر فقط بر اساس حس و رؤیاپردازی بدون آزمون و نیازسنجی وارد بازار شوید، احتمال شکست شما بسیار زیاد است.

۳. *نادیده گرفتن منحنی عمر محصول*
هر محصول یک چرخه عمر دارد؛ از طفولیت و فروش کم، تا رشد، بلوغ و اوج فروش، و در نهایت افول و احتمالاً مرگ. حتماً بررسی کنید محصول شما در کدام مرحله از این چرخه قرار دارد و تا چه زمانی می‌توانید ادامه دهید.

۴. *تکیه بر آمار و ارقام به جای واقعیت‌ها*
نشستن پشت میز، جای کمی برای دیدن بازار به شما می‌دهد! تصمیمات شما نباید صرفاً بر اساس آمار و ارقام یا مفاهیم انتزاعی باشد؛ بلکه باید در بطن بازار حضور داشته باشید و با دیدی عینی و ملموس تصمیم بگیرید.

۵. *نادیده گرفتن بازخوردها*
برای موفقیت، لازم است همواره از مشتریان، نمایندگان فروش، پرسنل و سایر افراد مرتبط بازخورد بگیرید. باید نقدها و پیشنهادات را بشنوید و ببینید و بر اساس آنها عملکرد خود را اصلاح کنید.

۶. *بی‌توجهی به اصول شراکت*
شریک شما در کار باید همراه، هم‌فکر، شبیه شما در بسیاری از امور و مکمل‌تان باشد. مسئولیت‌ها، وظایف و نقش‌ها باید مشخص و حقوق هر فرد تعیین شود. اگر حس خوبی به شریک خود ندارید، هنوز تیم نشده‌اید و اگر رقابت میان شرکا ایجاد شود، موفق نخواهید شد.

۷. *عدم تمرکز*
اشتباه رایج کارآفرینان، عدم تمرکز است؛ یعنی تلاش برای بلند کردن چند هندوانه با یک دست، بلندپروازی و هیجان‌زدگی برای قبول هر کاری. با نگاه استراتژیک باید از این اشتباه دوری کنید.

۸. *اصرار بر ادامه دادن مسیر اشتباه*
اگر در کاری موفق نیستید، یعنی تصمیم اشتباهی گرفته‌اید و مسیر غلطی را انتخاب کرده‌اید؛ باید هر چه زودتر تغییر جهت دهید و برگردید. پافشاری بر یک اشتباه، حتی اگر کوچک باشد، شما را به راه باطل می‌کشاند.

۹. *هزینه‌های زیاد برای شروع کار*
برخی کسب‌وکارها در ابتدای راه برای شروع بهتر، هزینه‌های زیادی صرف دفتر، تجهیزات و تبلیغات می‌کنند که آنها را در همان ابتدا زمین‌گیر می‌کند. شروع کار باید گام‌به‌گام، تدریجی و با برنامه باشد تا به هدف برسید.

۱۰. *استخدام نیروهای ساده و ارزان*
بعضی کسب‌وکارهای کوچک برای صرفه‌جویی، سعی می‌کنند مدیران، مشاوران و پرسنل ارزان‌قیمت جذب کنند. اما این صرفه‌جویی نیست؛ بلکه اتلاف منابع، انرژی و زمان است! هرگز در این زمینه‌ها صرفه‌جویی نکنید و بهترین‌ها را جذب نمایید.