عاشورا و نهضت اصلاحی امام حسین (ع) همچون کوهی است عظیم به وسعت تاریخ و به رنگ خون سیدالشهدا که نگاه کردن به آن از هر سو، درس و نتیجه متفاوتی عاید آدمی می کند. قیام او علل و جنبه های مختلف و نتایج و کارکردهای گوناگونی داشته است. از یک سو اقدامی مذهبی و عقیدتی است، از جنبه ای حرکتی سیاسی است و از نگاهی، هویتی اجتماعی دارد. در این مقال سعی شده است نگاهی جامعه شناختی به این نهضت داشته باشم. نهضتی ماندگار که از حیث اجتماعی، هم هدف مقابله با ظلم و تشکیل حکومت داشت و هم در غایت در پی اصلاح و تغییر بود. جنبشی جاودان که کارکردهای اجتماعی فراوانی در نتیجه داشت و تا امروز نیز زنده است. دلیل جاودان و ماندگار و زنده بودن آن نیز، همین روزها و شب ها ست! شب هایی که میلیون ها شیعه در کوی و برزن در جای جای جهان با هر تعدادی، با هر زبانی و با هر شیوه ای، ندای یا حسین سر می دهند. کارکردهای اجتماعی این قیام هنوز نیز باقی است و در جای جای زندگی اجتماعی ما ایرانیان و دیگر شیعیان نقش فراوانی داشته است! این مقال فقط نگاهی کوتاه و فهرست وار به علل و کارکردهای اجتماعی نهضت اصلاحی امام حسین (ع) دارد و خود، این نوشته را مقدمه و پیش زمینه ای برای تحقیقات وسیع تر و همه جانبه تر می دانم.
علل اجتماعی
در بررسی قیام حسینی از جنبه های مختلف سیاسی، فرهنگی، عقیدتی و معنوی و دینی و اجتماعی و…، علل مختلف و اثرگذاری قابل بررسی است اما از جنبه اجتماعی علل ذیل چشمگیر ترند.
۱ – انحراف جامعه اسلام
اسلام دینی است که خصوصا در هنگام تولد، بیش از دیگر ادیان، اجتماعی بوده است و فارغ ازارزشگذاری این مسئله و مطلوبیت یا عدم مطلوبیت، مناسک جمعی (نماز جماعت، نماز جمعه، نماز اعیاد، حج و…)، اعیاد، احکام و اخلاق جمعی و… همگی اسلام را از عرصه فردی و حیطه خصوصی انسان بیرون آورده و به حیطه اجتماع کشانده است. از این حیث می توان جامعه مطلوب اسلامی را نیز انتزاع نمود. جامعه مطلوب اسلامی و جامعه ای که نبی اسلام و دیگر ائمه معصومین در پی آن بودند، دارای ساختار، شرایط و ویژگی های خاصی است. در این جامعه، نهاد مذهب و دین، استحکام و گستره فراوانی دارد؛ روابط اجتماعی بر اساس احکام دینی تبیین می شود، قواعد و اوامر و نواهی خاصی غیر از حوزه خصوصی در عرصه عمومی نیز جاری است؛ حق محوری و آزادی های عمومی و عدالت محوری و… در این جامعه پذیرفته و مطلوب است، تساهل و تسامح و تکثر پذیری تا حدی که به اصل و بنیان دین آسیبی نرسد، تضمین می شود؛ حقوق اقلیت ها و زنان محترم است؛ و انسان، خدا ودین سه بنیانی است که در جامعه دینی اسلامی محترم و دارای حقوق است و نزد دولت و مردم باید محفوظ باشد. قابل ذکر است که این ویژگی ها نه شعار و ظاهر که جزو اصول اساسی اسلامی است و در کلام و عمل نبی اکرم و امیرالمومنین که حکومت تشکیل دادند و نیز احادیث دیگر ائمه به آشکاری قابل تشریح و تبیین است.
اما کمتر در طول تاریخ پیش آمده که چنین ایده ها و آرمان هایی عملی شود و به تبع دیگر فرهنگ ها، ادیان، مکاتب و ایدئولوژی ها که درگیر انحراف شده اند، انحراف در جامعه اسلامی نیز از ابتدا وجود داشته است، عده ای مخالف و نابهنجاربوده و خلاف اصول و ارزشها و هنجارهای رایج و پذیرفته شده عمل می کرده اند. جالب است که از ابتدای اسلام و حتی زمان نبی اسلام نیز این مسئله وجود داشته و عده ای که اکثرا دین داریشان نه از روی اعتقاد که از روی زور و تزویر بوده است، با اعمال منافقانه، مشکلاتی را برای جامعه اسلامی ایجاد می کردند. اهمیت مسئله منافقان که حتی سوره ای در قرآن به این نام آمده و در ۳۰۰ آیه آن به این مسئله اشاره شده و آن هنگام که در جنگ احد بر خلاف دستور نبی اکرم، عده ای به طمع غنائم، میدان جنگ را رها کردند یا اعتراض نسبت به صلح حدیبیه، نقشه های قتل پیامبر یا حتی مقابله و انتقاد مقابل برخی احکام دینی از جمله حجاب یا شکسته بودن نماز در سفر و… که همگی ناشی از باقی ماندن فرهنگ جاهلیت در مردم شبه جزیره می باشد، نمونه هایی از وجود انحراف درجامعه اسلامی است. اما بعد از پیامبر نیز آنگونه که شیعه معتقد است، انحراف خلافت و خصوصا خلافت عثمان و باندبازی و انحرافات و فسادهای عمال او، هر یک جامعه اسلامی را از مسیر مستقیم خویش و ایده آل ها دور کرده است. در این میان اولا حضور امیرالمومنین و اقدامات و سخنرانی ها و مبارزات سیاسی او و ثانیا حکومت ۵ ساله آن حضرت، مسیر اساسی و صراط جاودان اسلامی را به مسلمانان سراسر تاریخ نشان داد. اما بعد از آن حضرت، معاویه و آثار و اعمالش باز بسیار به دین ضربه زد تا جایی که لعن به علی (ع) از واجبات دین شمرده می شد و احکام و مناسک دینی به آشکاری زیر پا نهاده شده، از نقل احادیث جلوگیری شده و روایات جعلی فراوان شد. و از دین جز امری قسری و ظاهری چیزی باقی نماند. امام حسن و امام حسین به عنوان رهبر دینی، در مقابل معاویه بارها موضع گیری کردند و به مقابله ایستادند. لیکن خلافت یزید، انحرافی جبران ناپذیر بود. یزید بن معاویه اگر بدون مخالف و هر گونه درگیری، حکومت را به دست می گرفت، بی شک امروز هیچ چیز از اسلام باقی نمی ماند. در آن هنگام که یزید خلافت را از پدرش به ارث برده بود و نخبگان جامعه نیز با تطمیع و تهدید هر یک به طریقی، در مقابلش سکوت کرده بودند یا در میان مردم بر خلافت یزید صحه گذاشتند، از خطرات اساسی برای جامعه اسلامی به شمار می رفت که قیام حسین بن علی(ع) برای مقابله با این انحراف بزرگ در جامعه اسلامی به روشنی تبیین پذیر است. امام حسین آشکارا با این انحراف به مبارزه برخاست و قیام جاودانش کمک فراوانی به حفظ شیعیان به عنوان فرقه ای اسلامی کرده است.
۲ – تشکیل حکومت و مقابله با حاکم ظالم
بی شک یکی از اهداف سیاسی و اجتماعی نهضت امام حسین، مبارزه و مقابله با حاکم ظالم و به تبع آن تشکیل حکومت بوده است. در پی انحرافات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و ارزشی درجامعه اسلامی، امام در پی آن بود حکومتی صالحانه و عادلانه تشکیل دهد. از همین رو بود که هنگام خروج از مکه به سمت کوفه ای حرکت کرد که نامه های فراوانی به عنوان بیعت دریافت کرده بود. اباعبدالله به این نامه اکتفا نکرد، نماینده ای به کوفه اعزام نمود تا از بیعت مردم مطمئن شود و بعد از نامه مسلم بن عقیل مبتنی بر حمایت همه جانبه کوفیان، به سمت کوفه حرکت کرد. بر همین اساس نیز بود که وقتی لشکر کوفه راه را به امام و یارانش بست، آن حضرت فرمود: من به دعوت شما آمدم اما اگر به عهدتان پایبند نیستید، بر می گردم.. این مسئله نیز بیشتر ناشی از حکومت ظالم و سلطان جائر بود که خود حضرت نیز به این مسئله اشاره کرده است…. ایشان تصریح کرده اند که به خدا قسم اگر هیچ ماوا و پناهگاهی پیدا نکنم با یزید بیعت نمی کنم. در ابتدای قیام خویش نیز فرموده اند کسی که سلطان جائری را ببیند که به بندگان خدا با گناه و ظلم حکومت می کند و حرام خدا را حلال می کند، لازم است علیه او قیام کند.
لذا مقابله با ظلم و ستم یزید و در نتیجه آن تشکیل حکومت از اهداف امام بود. البته باید به این نکته توجه کنیم که هدف غایی امام، تشکیل حکومت نبود و این مسئله به عنوان وسیله ای برای اجرای حق به شمار میرفت و اگر مردم و بیعت آنان نبود، فقط به مبارزه با ظلم و ستم ادامه می دادند، چنان چه دیگر ائمه معصومین تنها به مبارزه سیاسی و اجتماعی و مذهبی پرداختند و هیچ یک گامی قوی برای تشکیل حکومت برنداشتند.
۳ – اصلاحات و امربه معروف و نهی از منکر
امام حسین هنگام خروج و قیام به آشکاری هدف خویش را اصلاحات برشمرده است؛ آن امام در این زمینه فرموده است: «همانا من برای تجاوز و طغیان و خودداری از قبول حق و ایجاد ستم خروج نکردم، بلکه برای اصلاح امت جدم محمد (ص) می خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و سیره و روش جدم پیامبر و پدرم علی (ع) را اجرا کنم».
باید توجه داشته باشیم که نگاه امام حسین در نهضتش چند وجهی است. آن حضرت هم حال را می بیند و هم آینده را! لذا از یک سو با توجه به انحرافات و معضلات فراوان جامعه اسلامی در آن زمان و از دیگر سو برای زنده نگه داشتن اصلاح و امر به معروف در اسلام، قدم در این عرصه نهاد.
امر به معروف و نهی از منکر از اصول مترقی اسلام است که امروزه در جایگاه احزاب و مطبوعات و روشنفکران نمود و بروز یافته است. این هنجار فراموش شده، امری انتزاعی و شعاری نیست. معروف و منکر نیز تنها امور عبادی و مذهبی نیست. معروف در هر جامعه ای حق و عدالت و آزادی و عقیده؛ و منکر، ظلم و تزویر و انحراف دین است و امر به معروف و نهی از منکر از این حیث، راهکاری برای اصلاحات اجتماعی و سیاسی و فرهنگی، مشارکت مردم در جامعه اسلامی، بهبود وضعیت رابطه اجتماعی میان مردم و دولت – مردم، برقراری صلح و عدالت و آزادی در جامعه است. در کل امر به معروف و نهی از منکر جنبه های متفاوتی از زندگی فردی، مذهبی و اجتماعی را فرا می گیرد و می تواند به حفظ انسجام اجتماعی و جلوگیری از تخطی از اصول و ارزشها و هنجارهای اجتماعی مدد فراوانی رساند. امام حسین نیز با نهضت فراگیرش هم گامی بلند در اصلاح وضع موجود آن روز برداشت و هم به زنده نگه داشتن این فریضه سیاسی و اجتماعی و دینی پرداخت.
بنابر کلام خود امام و آثار و تبعات این نهضت، در این مسئله شکی نیست که علت اصلی واقعه عاشورا، اصلاح و امر به معروف و نهی از منکر است. دورویی ها، خیانت ها، چاپلوسی و دورغ، وارونه جلوه دادن دین، حکام فاسق و نالایق، نخبگان ساکت و خموش و منحرف و رواج ظلم و فساد و… آن قدر در جامعه اسلامی بروز و ظهور یافته بود که نیاز بود یک نخبه و چه بهتر که از خاندان نبی اکرم باشد، ایثار کند و با قیام خود و به تبع آن روشنگری های اسرا وظیفه اصلاحی خود را انجام دهد. این شاید در میان اعراب نیز تا آن روز کم بود که فردی به همراه خانواده اش نه برای مال و ثروت و مقام که برای آزادیخواهی، مبارزه با ظلم و اجرای عدالت یک تنه قیام کند و به شهادت برسد.
کارکردهای اجتماعی
به تبع علل مختلفی که برای بروز و ایجاد قیام حسینی قابل تبیین است، کارکردهای مختلفی نیز برای آن متصور است که بسیاری از آنان تا امروز نیز باقی است. این کارکردها آن قدر در مکتب و فرهنگ شیعی مهم بوده که ائمه معصومین بعد از آن حضرت نیز تاکید فراوانی بر عزاداری و زنده نگه داشتن یاد و نام اباعبدالله و نهضت او در کربلا داشته اند و در عمل نیز این مسئله به خوبی آشکار است. آشنایی هر فرد شیعه با حسین و قیام او بی شک بیش از آشنایی با زندگانی دیگر ائمه بعد از اوست و به بیانی می توان حیات مکتب شیعه با عاشورا را به هم گره خورده دانست. از همین رو در اینجا سعی می شود به برخی از کارکردهای اجتماعی این قیام اشاره گردد.
۱ – حس همبستگی
همبستگی اجتماعی، اعتقادات، باورها و گرایشهای گروهی از مردم است که به صورت رسم یا هنجار باعث ایجاد رفتار مشترک و توافق میان آنان می شود و مردم را به ارزشها و احساسات واحدی پایبند می کند. این وابستگی اعتقادی میان شیعیان به عنوان یک گروه اجتماعی بزرگ، بعد از واقعه عاشورا شکل و حالت خاصی یافته است. اقدام امام حسین به خروج از مکه در روز عرفه، عدم بیعت او با یزید، حرکت به سمت تشکیل حکومت، مبارزه با کوفیان که حتی یاران دیرین امیرالمومنین نیز در میان آنان بود و تراژدی بزرگ روز عاشورا، همگی ایده بخش شیعیان در طول تاریخ بوده است. روز عاشورا و قیام حسینی در کربلا از کودکی برای شیعیان امری درونی شده و مقدس و مهم است واین مسئله به همبستگی اجتماعی میان شیعیان کمک وافری کرده است. اکثر قاطع شیعیان با هر زبان در هر زمان و در هر مکانی گرچه ممکن است ملیت، زبان و خرده فرهنگ های متفاوتی داشته باشند اما عاشورا و حسین (ع) را مقدس و مهم می شمارند و عزاداری ها و حسینیه و تکیه ها و نوارها و وعظ و خطابه ها و مداحی ها و… همگی به بخشی از مذهب شیعیان مبدل شده است. لذا همبستگی اجتماعی از جنس انسجام مکانیکی از تبعات بارز نهضت حسینی است که فارغ از مطلوبیت ها و یا آسیب شناسی آن، آثار فراوانی در زندگی شیعیان در طول تاریخ چه همان زمان و چه امروز و در کشورهای مختلف چه ایران، عراق، لبنان، پاکستان، ترکیه و… داشته است.
۲ – مقابله با ظلم به عنوان یک ارزش
مقابله با ظلم و ظالم هماره در تعالیم انبیا و مصلحان اجتماعی حضور روشن داشته است. این حضور به شکل های مختلف بروز و ظهور داشته است و در طول تاریخ به عنوان یک اصل و اساس دینی و الهی پذیرفته شده است. یکی از کارکردهای اجتماعی مهم قیام اباعبدالله در نهضت جاودانش، شکل تازه دادن به این مسئله و ارزشمند کردن آن است. آن حضرت در مظلومیتی بسیار درام و تکان دهنده با خانواده خود و حتی فرزندان خردسال خویش، مبارزه با ظلم و فساد را به عنوان اصلی اساسی پیش روی قرار داد. اولین فساد و انحراف یزید را جور و ستم او عنوان کرد و مقابله با سلطان جائر را وظیفه هر انسانی برشمرد؛ آشکارا ندای هیهات منا الذله سرداد و به مقابله با ظلم پرداخت.
درکل، اگر بخواهیم ارزش اجتماعی را بشناسیم باید اذعان کنیم که ارزش به عنوان اعتقادات و اهداف مشترک یک جامعه، نمایانگر عقاید اصولی ای هست که از نظر فردی و اجتماعی برتر شمرده شده و داوری خوب و بد را برای انسان در حیطه اجتماع و حتی حوزه خصوصی میسر می سازد. از این منظر تبدیل مسئله مقابله با ظلم و ظالم به عنوان یک ارزش، که از کارکردهای قیام حسینی است، دارای اهمیت فراوانی می باشد. آن هنگام که برای یک جامعه مقابله با ظلم و حاکم ظالم تبدیل به ارزش و حتی امری قدسی گردد، این برای آن جمع، تبعات و آثار مطلوب فراوانی دارد و بی شک به رشد و کمال مادی و معنوی آن مدد می رسد. القای این مسئله در جامعه صدر اسلام که با انحرافات صورت گرفته، ارزشهای متناقض و باطل و پوچ را مد نظر قرار داده بود و نیز بسط این مسئله در طول تاریخ برای شیعیان، کارکرد اجتماعی مهم و اثر گذاری است که امام حسین به نیکی آن را ماندگار کرد.
۳ – احیای نهاد دین
نهضت حسینی در گام اول، به نهادینه شدن دین اسلام کمک فراوانی کرد چرا که با وجود انحرافات و کاستی ها، فساد و تبعیض و حکام نالایق و انبیای کذاب نوظهور، منع احادیث واقعی و کتابت احادیث جعلی و کم و زیاد کردن مناسک و احکام و اوامر و نواهی دینی، اسلام نوپا به مشکلات هویتی و ساختاری فراوانی روبرو بود. گرچه علل دیگری نیز در ثبات و نهادینه شدن دین در طول تاریخ نقش داشته است، اما نهضت حسینی نه فقط در میان شیعیان که در میان فرقه های مختلف به احیای دین کمک فراوانی کرد. از دیگر سو به نهادی شدن دین در میان اجتماع شیعیان منجر شد و الگوها و قواعد مورد نظر اسلام را با همین نهضت در میان شیعیان زنده کرد و در نهایت تبعات مختلف آن، زنده نگه داشتن یاد عاشورا و نهضت حسینی و عزاداری ها و… به طور کلی، نهاد دین را از آن روز تا امروز نیرومند و مستحکم ساخته است.
۴- الگوی دیگر نهضت ها
الگوی اجتماعی، ترکیبی از ویژگی های رفتاری، مادی و معنوی یک جامعه است که به صورت یک نمود انتزاعی از واقعیت، راهنما و رهنمون ساز جامعه است. یکی از کارکردهای اجتماعی نهضت حسینی الگو بودن است که از جنبه های مختلف، راهنمای شیعیان و یا هر انسانی است. بسیاری از نهضت ها و جنبش ها و قیام های اجتماعی اسلامی یا به تبع این نهضت (چون قیام مختار) یا برگرفته و الگو پذیرنده از آن بوده اند. این قیام، راه شهادت و ایثار و قیام و مبارزه برای عقیده را تا نهایت برای انسان باز گذاشته است و از نگاه دیگر، خط ها و الگوهای پراکنده و البته مهمی را نیز به دیگر نهضت ها و اصلاح گران فرایاد داده است. عنصر اختیار و نه اجبار در بیعت و همراهی در مبارزه امر مهمی است که بارها از سوی امام حسین در این نهضت صورت پذیرفت. عدم پذیرش ذلت تا آنجا که خود آن حضرت فرموده است: «آگاه باشید که این فرومایه فرزند فرومایه مرا میان دو راهی شمشیر و خودخواهی قرار داده است و هیهات که ما تن به ذلت و خواری دهیم»، از همین سخن این استنتاج نیز می شود که اصل، جهاد و مبارزه و شمشیر نیست، اما اگر لازم شد و آزادی و عدالت و عقیده و انسانیت زیر پا ی نهاده شد، مبارزه و جهاد تنها راهکار است، اهمیت نماز و احکام دینی حتی تا آنجا که ظهر عاشورا در گیرودار جنگ نیز از آن تخطی نشد؛ اصل تسامح و بخشش خصوصا در مورد حر بن یزید ریاحی و… تنها گوشه ای از الگوهای نهضت حسینی است که هر یک می تواند به عنوان یک هدف و کارکرد اجتماعی این قیام مورد بحث و نظر قرار گیرد.
۵ – ایجاد خرده فرهنگ عزاداری
اگر جامعه بزرگ اسلامی را دارای فرهنگی مشترک و فراگیر در نظر گیریم. عزاداری های حسینی نوعی خرده فرهنگ محسوب می شوند که در عین سهیم بودن شیعیان در فرهنگ عمومی اسلامی، آنان را دارای ارزشها، هنجارها، عقاید و شیوه های خاصی کرده که همگی ناشی از همین نهضت حسینی است. احترام وافر به شخصیت امام حسین (ع) از سوی عامه مردم حتی بیش از دیگر ائمه و شاید نبی اکرم، و اهمیت شخصیت هایی چون ابالفضل العباس، ۱۴۰۰ سال عزاداری، دهه اول محرم، اربعین، زیارت نامه ها در مکان ها و زمان های مختلف، ساخت حسینیه ها، تکیه ها، شیوه های مختلف عزاداری، سینه زنی، قمه زنی، دسته های عزاداری، تعزیه خوانی، کتیبه و کتاب و داستان و نقاشی و فیلمنامه و فیلم و نوارها و سی دی های مداحی و عزاداری مختلف و به روز و پویا و حتی امروزه سایت و وبلاگ و… همگی خرده فرهنگ عزاداری و یادبود نهضت حسینی هستند تا آنجا که به زعم عده ای عزاداری امام حسین بیش از هر چیز دیگر برای برخی شیعیان مقدس و مهم است! لذا این مسئله نیز می تواند به عنوان یک کارکرد اجتماعی این نهضت اصلاحی محسوب شود که البته به آسیب شناسی دقیقی نیز نیازمند است.