در سفر اخیری که به عتبات عالیات داشتم با همراهی پدرم و یکی از علمای قم در تاریخ ۶ فروردین ماه ۱۳۹۴ دیداری با آیت الله سید علی سیستانی میسور گردید که بازگویی بخشهایی از آن خالی از لطف نیست.

دیدار قبلی من به بیش از۱۰ سال قبل باز می گردد که در خلال این سالها عراق تغییرات وسیعی را تجربه کرده و روابط ایران و عراق و نقش آیت الله سیستانی در عراق نیز بیش از گذشته شده است. منزل آیت الله همان منزل قبلی با همان ابعاد و خصوصیات و سادگی قبلی بود و تنها چیزی که در اتاق ملاقات اضافه شده بود، حضور دو سری نیمکت چوبی در اتاق بود که به جای تشک و پشتی های قبلی قرارداشت. خود آقای سیستانی هم کمی پیرتر اما با همان صلابت و وقار و احترام و ادب قبلی بود.

من با همراهی پدرم به ملاقات شخصیت های مختلفی از جمله آیت الله منتظر ی، آیت الله گلپایگانی، آیت الله سیستانی، آیت الله اردبیلی، آیت الله خامنه ای و… رفته ام و هر یک را به گونه ای یافته ام. در این میان، سادگی و صمیمیت و صداقت آیت الله منتظری و وقار و زیرکی و صلابت آیت الله سیستانی برایم جالب توجه بوده است. مردی که به عنوان یکی از پرنفوذترین مردان شیعه و جهان اسلام قابل وصف است.

در دیدار اخیر با آیت الله سیستانی دوست همراه مان بخاطر سخنرانی هایی که در جاهای مختلف ایراد می کند از ایشان سه نصیحت برای علما، عامه مردم و مسئولین خواست که آقای سیستانی با زبان فارسی اما با ته لهجه شیرین عربی ابتدا اشاره کرد که شما خودتان بلد هستید و می دانید باید چه بگویید و هر جمعی، مطلبی می طلبد!

حوزه های علمیه و وظیفه علما

به هر روی آیت الله سیستانی ابتدا در زمینه علما گفتند: علما و روحانیون باید سعی کنند اعمال و اقوالشان یکی باشد که متاسفانه اینگونه نیست. باید آن چیزی را که می گویند به آن عمل کنند و این که همه اش از زندگی ائمه بگویند و نصیحت کنند که فایده ندارد باید عمل کنند و خوب بودن را از خودشان شروع کنند. در این ضمن داستانهایی از زندگی حاج شیخ عبدالکریم حائری موسس حوزه علمیه قم و ساده زیستی ایشان گفتند که جالب بود. البته باید این نکته را اشاره کنم که در مورد ساده زیستی ایشان و دفتر و منزلشان واقعا مثال زدنی است و با وجود این همه امکانات، سکونت در یک خانه ۸۰ متری در کوچه های باریک نجف مثال زدنی است!

آقای سیستانی در رابطه با حوزه در انتهای ملاقات هم اشاره کردند که من دائما به قم و حوزه علمیه دعا می کنم. من بین قم و نجف تفاوتی قائل نیستم و متاسفانه اختلاف نظرها و موارد مختلفی که در قم هست را مطالعه می کنم و امیدوارم وضعیت بهتر از وضع امروز بشود.

نکته دیگر در مورد وجوهات در صحبتهای ایشان جالب بود که وقتی از اقداماتی که در قم و سایر مکانها توسط دفتر ایشان انجام می شود و یا حمایت می شود، اشاره کردند که این مبالغ و پولهایی که صرف می شود همه حقوق اهل بیت (ع) و متعلق به آنهاست که مردم به من اعتماد می کنند و پرداخت می کنند پس باید حداکثر دقت در صرف آنها انجام شود! که حیف و میل نشود و عامه مردم بتوانند از آن استفاده کنند. و دوبار بر این موضوع تاکید کردند که تمامی این وجوهات شرعیه متعلق به اهل بیت (ع) است و باید در رابطه با صرف آنها دقت صورت پذیرد.

که البته در اینجا لازم به اشاره نیست حیف و میل ها و بی توجهی ها در زمینه وجوهات شرعی که در دفاتر و بیوت برخی از مراجع انجام شده و می شود، چقدر مردم را از دین و پرداخت وجوهات زده کرده است!

اتحاد مردم

آیت الله سیستانی در رابطه با مردم نیز اشاره کردند که مومن باید در کنار مومن و همراه مومن باشد. این که اینقدر مردم از هم دور شده اند و افتراق دارند و خودخواه هستند، همه از ایمان به دور است! مردم باید خوبی همدیگر را بخواهند، به هم کمک و یاری برسانند و متحد شوند. و این روابط اجتماعی که میان مردم است متاسفانه همه اش دور شدن از همدیگر و خودخواهی است که باید برای این موضوع نیز فکری اساسی کنیم.

حلقوم عبدالله

در رابطه با فتوای ایشان در زمینه مقابله با داعش نیز بعد از این که از ایشان تعریف شد که کاری الهی و بزرگ انجام داده اند، اشاره کردند: اینها همه لطف خدا بوده است. من یک لحظه حس کردم کل نتایج این ده ساله بر باد می رود و پنج شنبه ای که روز بعدش فتوای جهاد را صادر کردم، حال عجیبی داشتم که قابل وصف نیست، اما به هر حال هر چه بوده عنایت خدا بوده است و اگر هم حکمی بوده و تصمیمی بوده، از ناحیه خداوند متعادل و لطف ائمه معصومین (ع) بوده که از حلقوم عبدالله خارج شده است و من هیچ ارزشی در این زمینه ندارم!

با عنایت به زمان کم ملاقات و اینکه فرزند آیت الله چندمرتبه پایان وقت را گوشزد می کرد، بعد از این که ایشان رو به بنده کردند و گفتند: شما صحبتی ندارید. من تنها گفتم: حاج آقا بنده فقط التماس دعا دارم، دعا کنید انشاء الله موفق باشیم.