کتاب هزاران فرسنگ تا آزادی نوشته یون سیم کیم و ترجمه زینب کاظمخواه، یکی از آثار خواندنی و تأثیرگذاری است که ذهن را به خود مشغول میسازد. این کتاب روایت خاطرات دختری از کره شمالی و فرار او از این کشور است، سفری پرمخاطره که از تاریکی استبداد به سوی روشنی آزادی انجام میشود.
نویسنده از شرایط اسفناک زندگی در کره شمالی، قحطی دهه ۹۰، بیخبری مردم از دنیای خارج و غرق شدن آنها در تبلیغات ایدئولوژیک حکومتی سخن میگوید. در جامعهای که بهطور کامل تحت کنترل است، مردم چنان شستشوی مغزی شدهاند که حتی با وجود فقر، کمبود امکانات و مشکلات بیشمار، تصور میکنند کره شمالی بهترین کشور جهان است و کشورهای سرمایهداری گرفتار هرجومرج و نابودیاند.
یکی از تکاندهندهترین بخشهای کتاب، توصیف میزان تقدیس رهبر کره شمالی است. مردم او را تا حد یک خدا بالا میبرند؛ در روز مرگش دچار شوک عاطفی میشوند، بسیاری از غم و اندوه جان میدهند، و در سالروز تولد ۱۰۰ سالگیاش در سال ۲۰۱۲، باوری عمیق داشتند که کره شمالی قرار است به ثروتمندترین و قدرتمندترین کشور جهان تبدیل شود!
نویسنده آنچنان تصویری تلخ و دهشتناک از زندگی در کره شمالی ترسیم میکند که گاهی خواننده احساس میکند این روایت اغراقآمیز است. اما با مطالعه گزارشها و خاطرات مشابه از فراریان دیگر، مشخص میشود که این واقعیت تلخ در کره شمالی ادامه دارد.
این روایت، تنها داستان مردم کره شمالی نیست. در بسیاری از کشورهای مستبد، تاریخ تکرار شده و میشود؛ جوامعی که در تاریکی استبداد و جهل گرفتارند، زیرا همانطور که در قرآن آمده است: «إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ»(خدا سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمیدهد مگر آنکه آنها خود تغییر کنند). مردمانی که برای آگاهی و آزادی نجنگند، در همان سیاهی و بدبختی باقی میمانند.
هزاران فرسنگ تا آزادی، نثری روان، جذاب و پرکشش دارد و خواننده را تا پایان با خود همراه میکند. این کتاب علاوه بر ارائه روایتی واقعی از زندگی در یکی از بستهترین کشورهای جهان، تأملی است بر تأثیر تبلیغات حکومتی، نقش آگاهی در تغییر سرنوشت ملتها و اهمیت آزادی. خواندن این اثر را به تمام علاقهمندان به تاریخ، سیاست و سرگذشتهای واقعی پیشنهاد میکنم.