هر مدیری شاید دوست دارد که کارمندش با تمام توان برای او کار کند، اولوییتش سازمان باشد و همواره دلسوز و وفادار نسبت به سازمان باشد؛ اما آدمی، موجودی اجتماعی است. انسان دوست دارد در گروه های مختلف حضور داشته باشد، حتما هر فردی خانواده ای دارد و یا دوستانی دارد که برای او اولویت و اهمیت زیادی دارند. این که یک مدیر بخواهد که کارمندش برای او تمام زمان و انرژی و علاقه و انگیزه و روح و جانش را بگذارد، توقع بی جاست و باید تعادلی میان کار و زندگی شخص فراهم آورد. اگر هم مدیر، با زور حقوق و پاداش و یا با ضرب تنبیه و اجبار، سعی کند این معادله را بر هم زند، در بلند مدت به نتیجه مطلوب نخواهد رسید. بی گمان برقراری توازن میان کار و زندگی، از مهم ترین عوامل ایجاد رضایت و وفاداری و بهره وری و بازدهی یک کارمند است که باید به آن توجه کرد.

بهترین گزینه برای این که شما از ظرفیت های فرد بیشترین استفاده را کنید و او نیز از کار لذت ببرد، ایجاد توازن و تعادل میان کار و زندگی است. باید به جای ایجاد تضاد میان کار و زندگی، این دو را مکمل هم کرد. یعنی فرد با سر کار رفتن با کار زیاد کردن  و با خلاقیت و انگیزه، غیر از کسب درآمد، انرژی بگیرد و این انرژی را به خانه و خانواده ببرد و از آن طرف در خانه هم که می رود، آرامش بگیرد، روحیه بگیرد و حس خوب داشته باشد و این را هم به محیط کار، منتقل نماید؛ امری که مدیریت و اجرای آن بسیار دشوار بوده و به این راحتی امکان پذیر نیست!

توازن بین کار و زندگی

در این زمینه چند پیشنهاد قابل بررسی است:

  • همواره کارمندان خود را به صورت یک کل ببینید. او انسانی است با نقش ها و شخصیت های مختلف. او همانطور که کارمند شما هست، ممکن است پدر باشد، همسر باشد، فرزند باشد و دوست افراد دیگری. این کل را به طور همه جانبه درک کنید و به فرد امکان بروز وظایف و هنجارها و ایفای نقش خود را بدهید.
  • توازن میان کار و زندگی را به جای این که به شکل باخت – باخت رقم بزنید که هر دو طرف ضرر می کنند و یا به شکل برد – باخت ببینید که یکی از طرف ها حس کند که در حل ضرر کردن است، با گفتگو و تفاهم و درک به سمتی ببرید که بر- برد باشد.
  • کاری کنید که کارمندان، اولویت های کار و سازمان را درک کنند و آنها را تشویق کنید تا در مورد اولویت های شخصی خود نیز همین کار را بکنند. سعی کنید رابطه فرد و سازمان به شکلی باشد که چشم اندازهای هر دو اگر هم دقیقا هم سو و هم شکل نیست، متضاد هم نباشد.
  • اگر در شرایط اضطراری و خاصی، کارمند شما مرخصی خواست و سازمان امکان مرخصی دارد، از این امر غفلت نکنید. شاید اگر مثلا شوهر عمه شما مرحوم شود، شما هرگز از کار خود دست نمی کشید، اما برای کارمند شما این موضوع مهم است و ممکن است برای او زندگی شخصی اش و برخی مناسباتش فراتر از شما باشد. او را درک کنید و بدانید اگر به این موارد توجه نکنید، او حس تعارض کار و زندگی می کند و همواره در خیال و فکر خود در پی جایی خواهد بود که بیشتر این توازن را حس کند!
  • کارمند باید حس کند که کار سازمان باید به درستی انجام شود و این موضوع نه به معنای این است که زندگی اش اولویت ندارد و مهم نیست.
  • کارمند باید حس کند اگر به زندگی اش می پردازد و اولویت های مهمی در زندگی شخصی دارد، اینها علت و بهانه ای نیست برای عدم توجه به کار و سازمان.
  • سعی کنید به نتیجه بیش از فرآیند توجه کنید، اگر کارمندی در مسیر کار، آن طور که شما فکر می کنید عمل نمی کنند اما کارشان نتیجه بخش است، حتما تاکید نکنید که بر اساس رای و نظر شما کار کنند. این موضوع شاید برای کارمند حیاتی است و با شیوه کار کردن خاص و یا حتی دورکاری هم می تواند برای سازمان مفید باشد و هم به امور شخصی اش بپردازد.
  • بیش از حد، کارهای خارج از عرف و اضافه کاری نداشته باشید، در ساعت های تعطیل، روزهای تعطیل یا مواردی که به فرد مرخصی داده اید، از فرد کار نخواهید. شاید برای شما که مدیر هستید، کار کردن در هر ساعت از شبانه روز و هر روزی، امری روتین و پذیرفته شده باشد، اما وقتی کارمندی در ساعات غیر کار است، توقع دارد که از سازمان مزاحمش نشوند! حتما شما هم مایل هستید که او در زمان کار، کارها و مسائل شخصی اش را وارد نسازد.
  • توجه به خانواده فرد و همسر و فرزندان و یا پدر و مادر کارمند نیز می تواند مهم باشد که قبلا هم به آن اشاره کردیم، اگر شما به خانواده او اهمیت دهید، آنها نیز از پشت، هوادار و هواخواه شما خواهند بود و در شرایط مختلف ممکن است حامی سازمان و مدیر در قبال اعتراضات و نق زدن های کارمند باشند.
  • سازمان های پیشرو و نوآور در برخی کشورها، امروزه به سمتی رفته اند که ساعات کار، راحت تر تعریف می شوند، بعضی ها ممکن است صبح زود که خواب بیدار شوند، نتوانند خوب کارکنند، برخی شب کار هستند، برخی ظهر ها بهتر کار می کنند و… اگر سازمان شما می تواند ساعات را متغیر و بر اساس کارمندان ببیند و یا دورکاری و… را بپذیرید، از این موارد غافل نشوید.

 

پیشنهاد مطلب مرتبط: اهمیت کار و علل بیگانگی ایرانیان از کار

 

  • به خستگی در کار توجه کنید. اگر کارمندی زیادی از حد کار کند چه در یک روز چه در یک هفته و چه در یک ماه، ممکن است مستهلک شود، بهتر است به خستگی کارمندان خود توجه کنید و در زمان لازم و حتی قبل از این که خودش بخواهد، به او مرخصی بدهید.
  • از جنبه های مهم در تعادل کار و زندگی، “زنان” هستند. اگر شما به نتیجه رسیدید که یک خانم استعداد و توانایی تصدی یک شغل را دارد، حتما لازم است که در رابطه با توازن کار و زندگی، نسبت به شرایط جسمی و روحی و روانی یک خانم توجه بیشتری کنید و به شکل ویژه به این موضوع توجه داشته باشید. به مادر بودن و همسر بودن و شرایط خاص او باید توجه کنید که او نیز حس خوبی از کار کردن در سازمان داشته باشد و برای رسیدگی به امور شخصی اش و نقش زن و مادر بودن، با سازمان به مشکل بر نخورد.
  • منتشرشده در پایگاه خبری سپهراقتصاد

    اهمیت توازن میان کار و زندگی