پیش درآمد

جهان امروز، تجربه جدیدی را پشت سر می گذارد; انسان با سرعتی وصف ناشدنی در حال تبادل اطلاعات و انجام ارتباطات است و اطلاعات و جامعه اطلاعاتی هر روز بیش از قبل بر عرصه های حیات مادی و فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و فردی انسان تأثیر می گذارد. امروز، زندگی بدون اطلاعات و جریان آزاد آن، امکان پذیر نیست و مسئله جهان مدرن، مسئله اطلاعات است. این در حالی است که از قبل تا امروز، دیگر مسئله فراروی بشر، عدالت، برابری و نابرابری است! این مفهوم نیز در اندیشه سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، فلسفی، هنری و اقتصادی بشر، جایگاه مهمی دارد و بخش مهمی از مجادلات ذهنی مکاتب بشری به این مسئله تعلق داشته و هر انسان و اجتماعی در هر زمان و مکان بر مبنای فطرت، ذات و ساختارش خواهان برابری و همراه با آن آزادی است! نکته مهم اینجاست که گرچه انسان توانسته حتی به صورت ظاهر، آزادی نسبی را تجربه کند، اما نابرابری وصله ناجور حیات جمعی بشر از ابتدا تاکنون بوده است. هر چه انسان از جمع دور گردد، آزادی اش افزون و هر چه به جمع نزدیک شود و تعلقات حیات اجتماعی را بپذیرد، برابری اش را (لاقل در ذهنش) از کف می دهد.

بر این اساس دو موضوع مهم در اندیشه فرامدرن، اطلاعات و برابری است و نابرابری اطلاعاتی از جمله مسائلی است که می توان به عنوان یک مسئله فرانظری و در حوزه های مختلف علوم بدان پرداخت. اما اطلاعات نابرابر، امر جدیدی نیست و به سابقه حیات جمعی بشر می توان آن را یافت، اما نکته اینجاست که امروز با رشد و توسعه شبکه ها و ایجاد جامعه اطلاعاتی، حوزه عمومی، نخبگان و سیاستمداران کشورهای صنعتی و پیشرفته بر آن واقف شده و نیک می دانند این مسئله اجتماعی چه پیامدها و آثاری به دنبال دارد. گرچه متعادل کردن و عقلایی ساختن این نابرابری با فرهنگ عمومی و گروه های اجتماعی است و گرچه این نابرابری مانند دیگر نابرابری ها به طور کامل قابل رفع نیست، اما نخبگان وظیفه دارند نقش تاریخی و وظیفه جاودانه خویش را در رفع آگاهی کاذب و ایجاد خرد حقیقی و بسط واقعی جامعه اطلاعاتی به معنای واقعی کلمه ایفا کنند و همگان را از وجود چنین نابرابری و آثار و پیامدهای بزرگ آن آگاه نمایند.

نکته مهم اینجاست که نابرابری اطلاعاتی شاید در جوامع عقب افتاده و حتی در حال توسعه مانند ایران آنقدر که دیگر نابرابری ها بیداد می کند، برای اعضای جامعه مشکل آفرین، آسیب زا و مسئله نباشد، اما باید اذعان کنیم غفلت از آن، کشورهای در حال توسعه را در صحنه جهانیِ جامعه اطلاعاتی عقب نگه می دارد و فضا را برای وابستگی بیشتر و نابرابری های عمیق تر و شدیدتر در تمام ابعاد مهیا می کند. لذا مسئله امروز جهان و مسئله مهم جامعه اطلاعاتی نابرابری اطلاعات و اطلاعات نابرابر است، گرچه هنوز مسئله امروز ما نیست و شاید بر آن واقف نباشیم!

در این مقال سعی شده ضمن تشریح مفهوم اطلاعات و جامعه اطلاعاتی، مفهوم نابرابری و علل و پیامدهای آن نیز تبیین شود و سپس مسئله نابرابری اطلاعاتی و علل موجبه و پیامدهای آن بررسی شده و در انتها نیز راهکارها و راه حل هایی که از سوی اندیشمندان مختلف برای متعادل سازی این نابرابری مورد توجه قرار گرفته، ذکر شده است; باشد تا با آگاهی بخشی بیشتر درباره جامعه اطلاعاتی و نابرابری اطلاعاتی، نقش جامعه و کشور ما در این عرصه مهم و جنبش ضد نابرابری اطلاعاتی، بیش از این باشد.

  • اطلاعات و جامعه اطلاعاتی

▪ اطلاعات چیست؟

اطلاعات Information دانش ما درباره موضوعی خاص است که به آگاه یافتنِ ما درباره آن موضوع منجر می شود. فقدان یک تعریف منسجم، همه جانبه و قابل قبول از اطلاعات از سوی اندیشمندان حوزه های مختلف علوم، امری غیر قابل انکار است. اطلاعات صور مختلف و اجزای متفاوتی دارد و از یک واقعه تاریخی و فرمول شیمیایی گرفته تا خبرهای روزنامه ای، دایرهٔ المعارف ها، قوانین و… جزو اطلاعات محسوب می شوند. اطلاعات دائماً در حال تغییر و تبادل و افزوده شدن است و از جنبه های مختلف می تواند برای فرد کاربردی، مفید و یا غیر کارکردی باشد. ?مارچلو? یکی از کارشناسان انفورماتیک، اطلاعات را مجموعه ای از عناصر دیجیتال،

حروفی یا نمادی می داند که دارای مفهومی آشکار و مشخص باشد و بتواند در معرض پردازش اتوماتیک قرار گیرد.[۱] در کل، اندیشمندان علوم مختلف، با رویکردهای ویژه، تعاریف متفاوت و متمایزی از اطلاعات ارائه کرده اند. چنان چه شانون و ویور معتقدند اطلاعات چیزی است که عدم قطعیت را کاهش می دهد. یا جانگ کلومن گفته است اطلاعات معنایی است که توسط نمادها و نشانه ها منتقل می شود. مزون، اطلاعات را ابزارهای نمادینی می داند که توسط یک ذهن بر ذهن دیگر تأثیر می گذارد. داویس بر این نکته تأکید کرده که اطلاعات، داده هایی است که به شکلی پردازش شده که برای گیرنده، معنی دار، دارای ارزش واقعی و قابل درک در اعمال تصمیم های جاری و آینده است. ویکری اطلاعات را غیر از داده پردازش شده، دربردارنده مقوله هایی مثل حقیقت، تشریح، نظریه، قانون و حتی مسئله می داند. و آنگونه که پونتام به خوبی تبیین کرده است مفاهیم و واژه هایی چون عصر اطلاعات، اقتصاد اطلاعات، مدیریت اطلاعات، سیاست اطلاع رسانی، جامعه اطلاعاتی، تکنولوژی اطلاعات، انتقال اطلاعات و… نشان دهنده برداشت های متفاوت از مفهوم اطلاعات می باشد.[۲]

به هرحال اطلاعات را باید از دانایی و دانش مجزا دانست، چرا که مجموع اطلاعات یک فرد درباره موضوعی خاص، دانش فرد درباره آن موضوع راتشکیل می دهد نه هر جزء اطلاعات و بر این نکته نیز باید واقف بود که هر اطلاعاتی حقیقت نیست، گرچه هر حقیقتی اطلاعات است. به طور کلی می توان اطلاعات را داده پردازش شده در ذهن دانست که برای دارنده آن دارای معنی و مفهوم باشد گرچه قابل انتقال به دیگری و قابل فهم برای دیگری نباشد و این داده قابل مفهوم به شکل های مخلتفی و از طرق متفاوتی در

جامعه عرضه می گردد.

نکته مهم در بررسی اطلاعات، این موضوع است که اطلاعات مفهومی جدید و ویژگی عصر مدرن یا جامعه اطلاعاتی نیست; از آغاز زندگی بشر با اولین مشاهدات و همچنین در اولین گفتگوها و سخن گفتن ها و نیز اولین سنگ نبشته ها و غارنویسی ها، اطلاعات بوده که جابجا می شده و در هر مرحله از تمدن بشری این اطلاعات گسترش یافته و شکلی جدید یافته و مراحل گوناگونی طی کرده و از حالت شفاهی به کتبی و از کتبی به مجازی رشد پیدا کرده است.

▪ ویژگی های اطلاعات

هارلن کلیولند و فیلیپ کلمپیت از اندیشمندان متخصص در عرصه جامعه اطلاعاتی، به برخی شاخصه ها و ویژگی های اطلاعات پرداخته اند که در اینجا اشاره ای کوتاه به آنها خواهیم داشت.

۱) هر اطلاعاتی به طور نسبی ارزشمند است. (اعم از ارزش مادی و معنوی).

۲) اطلاعات قابل توسعه است و تنها عامل محدود کننده آن زمان، می باشد.

۳) اطلاعات نوعی کالا است که خرید و فروش هم می شود گرچه قیمت مشخصی ندارد و حتی ممکن است به طور رایگان منتقل شود.

۴) اطلاعات بر خلاف کالا و صنایع دیگر، با کمبود منابع مواجه نیست و در عین حال بادوام است.

۵) اطلاعات قابل نشر و قابل انتقال است با سرعتی بیشتر از کالاهای دیگر.

۶) اطلاعات منجر به قدرت می شود و هر فرد که آگاه تر است بالقوه می تواند قدرت بیشتری داشته باشد.

۷) علیرغم تراکم اطلاعات که منجر به قدرت می شود، اطلاعات باید ویژگی توزیعی داشته باشد وگرنه حبس اطلاعات منجر به رکود آن خواهد شد.

۸) معنی و مفهوم و ارزش اطلاعات، در ظرف زمان، مکان و فرهنگ متغیر است.

۹) اگر اطلاعات منظم شده و پردازش گردد می تواند به دانش تبدیل شده و حقیقتی را تبیین نماید.

۱۰) اطلاعات از شیوه های گوناگون اعم از مشاهده، تحقیق، آموزش و… به دست می آید.[۳]

▪ جامعه اطلاعاتی چیست؟

جامعه اطلاعاتی، عصر اطلاعات، جامعه شبکه ای و عصر مجازی از مفاهیم جدیدی است که مورد توجه اندیشمندان علوم ارتباطات، جامعه شناسی و سیاستمداران قرار گرفته است. امروزه با انفورماتیکی شدن جوامع، بسیاری از جنبه های زندگی بشر از جمله پول، بانک، انتخابات، تفریحات، ارتباطات، آموزش، تجارت و… مجازی و الکترونیکی شده و با تحولات عظیم در عرصه اقتصاد و صنعت، هر روز بر روند این تغییرات افزوده می شود. در این تغییرات آن چه بسیار مورد تأکید بوده و تأثیرگذار می باشد، اطلاعات است. تمام عرصه ها و حوزه های زندگی جمعی و فردی وابسته و در ارتباط با اطلاعات و تکنولوژی اطلاعات است و دسترسی یا عدم دسترسی به اطلاعات نقشی اساسی و تعیین کننده در زندگی انسان در هزاره سوم ایفا می کند.

جامعه اطلاعاتی واقعیتی است که نه تنها اشکال سازمان اقتصادی بلکه نهادها و ساختارهای اجتماعی، ارزش و هنجارهای اجتماعی و دانش و شیوه زندگی و به طور کلی فرهنگ انسان را عمیقاً تحت تأثیر قرار داده است و امروزه مفهوم جامعه اطلاعاتی، محور کانونی در تحلیل های توسعه می باشد. در جامعه اطلاعاتی ارتباط میان کشورها، جوامع و افرادِ یک جامعه را تولید ارزش اطلاعاتی تعیین می کند ولذا حیات هر فرد در حیطه ای است که محوریت دانش در آن مشهود است و همگان سعی در تولید اطلاعات، پردازش اطلاعات و استفاده از اطلاعات دارند; همانگونه که در اعصار قبل، ثروت نقش تعیین کننده در زندگی انسان داشت و این مسئله است که باعث شده جامعه از حالت قبلی با انقلابی اطلاعاتی به سمت جامعه اطلاعاتی سیر کند.

سیر ایجاد چنین ساختاری در حوزه عمومی، خصوصی و دولتی جوامع مدرن با عکس العمل های متفاوتی روبرو گشته است، برخی با تأکید بر جامعه پساصنعتی و مفهوم پست مدرنیسم به تبیین آن پرداخته و برخی دیگر نیز با تأکید بر مدرنیته گسترش یافته و جهانی شدن این مسئله را مورد بررسی قرار می دهند. ماسودا از اولین دانشمندانی بود که به تولید ارزش های اطلاعاتی در جامعه اطلاعاتی توجه کرد و عقیده داشت این ارزشها(اطلاعات) نیروی شکل دهنده به توسعه جامعه می باشند. مانوئل کاستلز معتقد بود تکنولوژی اطلاعات در جامعه اطلاعاتی ابزاری است برای ایجاد یک منطق سازمان دهنده جدید که این منطق، روابط بین فرد و جامعه و فقیر و غنی را تعیین می کند. دانیل بل با تأکید بر مفهوم جامعه فراصنعتی معتقد است در این عصر دانش و نوآوری تبدیل به منبع متحول کننده جامعه شده است و تغییرات ایجاد شده، تغییر در ساختار اجتماعی به وجود می آورد و در ساختار جدید، گروه های اجتماعی جدیدی شکل می گیرند که برای ارائه انواع مهارت ها در جامعه پساصنعتی آموزش و تربیت داده می شوند.

آلوین تافلر نیز به بمب اطلاعاتی اشاره می کند و این مسئله که در جامعه اطلاعاتی کامپیوتر نقش اساسی ایفا می کند.[۴]

به هر حال علیرغم تبیین های متفاوت از جامعه اطلاعاتی، امروز واقعیت این است که امروز، جهان ما، جهان اطلاعاتی و جوامع ما، جامعه اطلاعاتی هستند و اطلاعات و ارتباطات نقش تعیین کننده در کنش و عقیده و رفتار انسان دارند. البته باید به این مسئله نیز عنایت داشت که جامعه اطلاعاتی یک کشف یا خلق ناگهانی نیست! و این واقعیت مهم، در مراحل مخلتفی در جوامعه انسانی بسط و رشد یافته تا بدینجا رسیده است! به طور خلاصه اگر سابقه طولانی جریان اطلاعات و کنش متقابل میان انسانها را کنارگذاریم، روند گسترش جامعه اطلاعاتی طی ۲ قرن گذشته بدین شکل می باشد:

۱) اواسط قرن ۱۹ با تأسیس اولین خبرگزاری های بین المللی، اختراع تلگراف و تلفن و اتحاد بین المللی مخابرات، به تدریج دامنه ارتباطات و انتقال اطلاعات گسترده شد، کامپیوتر هر روز فعالتر شده و تصمیم گیری از انسان به ماشین منتقل شد. تا آنجا که اطلاعات به کالا تبدیل شده و فراملی محسوب شد.

۲) در طی توسعه روزه افزون روند صنعتی شدن و توسعه مخابرات، از دهه ۱۹۶۰ با ادغام کامپیوتر و تکنولوژی ارتباطی، حجم اطلاعات و سرعت آن از قبل فراتر رفته و کاربرد تکنولوژی اطلاعات در توسعه صنعت و کشاورزی و خدمات بیشتر شد و برای اولین بار مفهوم جامعه اطلاعاتی از سوی کسانی چون ?مانوئل کاستلز? مطرح شد.مفاهیمی چون نظم نوین جهانی، دهکده جهانی و امپریالیسم خبری نیز از این دوران مطرح شد.

۳) اما از سال ۱۹۹۵ همگونی سیستم های مخابراتی، رادیو تلویزیونی و کامپیوتری در جامعه شبکه ای ظاهر شد. تقسیم بندی اطلاعات به خصوصی، عمومی و جهانی صورت پذیرفت و جریان اطلاعات جانشین مکانیسم بازار شد و واقعیت مجازی به جای واقعیت عینی مورد توجه قرار گرفت. اینترنت در این مرحله رشد و توسعه فراوانی یافت تا این که امروز بعد از ۱۰ سال نقشی اساسی در زندگی بشر، دانش و فرهنگ و جامعه و سیاست و اقتصاد و هنر و تفریح و… ایفا می کند.[۵]